المپیک 2008 پکن گرچه برای ما ایرانیان چندان خوشایند نبود اما جشن آغازین آن نمایشی از برتری پوشاک ایرانی بر پوشاک دیگر مردمان جهان بود. در این جشن باشکوه فقط نورافشانی و آتشبازیهای رنگارنگ چشمها را خیره نکرده بود، بلکه مردمانی از سرزمینها و فرهنگهای گوناگون که همگی پوشاک به نسبت یکسانی پوشیده بودند، در راهپیمایی آرام و آراستهی خود شکوه پوشاک ایرانی را پیش چشم جهانیان به رخ کشیدند! میدانیم که بیشتر مردمان جهان پوشاک کهن خود را به دلیل دست و پاگیر بودن کنار گذاشتهاند و اکنون پوشاکی را بر تن میکنند که هم زیبا و هم راحت باشد. با وجود این، برخی از پوشاکهای کهن به دلیل آنکه در همان روزگاران کهن دو ویژگی زیبایی و راحتی را با خود داشتهاند هم چنان ماندگار شدهاند و خواهان دارند. در این میان یکی از پوشاکهای کهن ایرانی، یعنی کت و شلوار، نه تها تا روزگار ما به جای مانده بلکه پوشاکی جهانی شده است و در بیشتر همایشهای سیاسی، ورزشی، علمی و فرهنگی، پوشاک رسمی به شمار میآید. 
در یکی از کتابهای روت ترنر ویل کاکس، از پژوهشگرن برجستهی تاریخ پوشاک، که با عنوان «تاریخ لباس» به فارسی ترجمه شده، دو نوآوری ایرانیان در پوشاک یادآوری شده است. نخست، این که ایرنیان باستان زیر بالاپوش خود «پیراهن و شلوار زیر و جوراب میپوشیدند و این در تاریخ برای نخستین بار است که لباس زیر، آن هم نوع دوخته شدهی آن مطرح گردیده است.» دوم این که بالاپوشهای دراز ایرانی «جای خود را به کتی داد که روی شلوار پوشیده میشد و بیگمان خاستگاه کت و شلوار استاندارد امروزی مردان است.» شواهد بسیاری نشان میدهد که شلوار از عناصر اصلی پوشاک ایرانیان بوده و در فرهنگهای دیگر وجود نداشته است. علاوه بر سنگنگارههای تخت جمشید، نوشتههای تاریخنگاران یونانی مانند هرودوت نیز بازتابدهندهی این نوآوری ایرانی است. یونانیها ایرانیان را به دلیل پوشیدن شلوار به سخره میگرفتند و از این رو هنگامی که اسکندر شیفتهی پوشاک ایرانی شد، از پوشیدن شلوار سرباز زد. در زمان اشکانیان شلوار و بالاپوشهای آستیندار تنپوش مرسوم در سراسر خاور نزدیک شد. نمونهای از شلوار و پیراهن این دوره را در پیکرهی فلزی از یک سردار اشکانی میتوان دید که در موزهی ایران باستان نگهداری میشود. نمونهی کت و شلوار دورهی ساسانی را میتوان روی بشقابهای نقرهای دید که شاهان ساسانی را در حال شکار نشان میدهند. حتی نمونهای از کت پشمی ایرانی در مصر کشف شده است و در موزه نگهداری میشود. شواهد بسیاری از اثرپذیری مردمان فرهنگهای دیگر از پوشاک ایرانی در دست است. برای مثال، چینیها در دورهی تانگ پوشاک ایرانی را پسندیدند و به نوشتهی ایرن فرانک در کتاب «جاده ابریشم» در آغاز سدهی هفتم میلادی: «زنان چینی که بر پایهی سنت میبایست در کالسکههای سربسته رفت و آمد میکردند، به تنهایی سوار بر اسب میشدند و گستاخترین زنان چینی از مد صحرایی شلوار و نیم چکمههای سواری پیروی میکردند.» عربها نیز پس از ورود به ایران به پوشیدن شلوار روی آوردند و آن را سروال نامیدند و به صورت سراویل جمع بستند. 
کت و شلوار ایرانی از این رو در فرهنگهای دیگر پذیرفته شد و همچنان تا روزگار کنونی خواهان پیدا کرد که هم زیباست و هم دست و پاگیر نیست، چرا که از همان آغاز به صورت پوشاک بیرون از اندرونی و مناسب کار طراحی شد. از این روست که آن را بر تن شاهان ساسانی به هنگام شکار میبینیم یا زنان چینی به هنگام سوارکاری شلوار میپوشیدند. همین گونه است در میان عربها که به هنگام سرازیر شدن به غرب سرزمین ایران اسبهای اندکی داشتند اما هنگامی که به شرق رسیدند هم اسبهای بیشتری داشتند و هم شلوارپوش شده بودند. اکنون جای این پرسش است که چرا پوشاک ایرانی که در گسترهی جهانی خواهان دارد در کشور ما چندان آشنا به نظر نمیرسد و ما شیفتهی پوشاکی شدهایم که نه تنها در فرهنگ ایرانی جایگاهی ندارد بلکه در چشم جهانیان نیز جلوهگری نمیکند. نظر خود را با ما و دیگر کاربران در میان بگذارید. (در پنجرهی کوچک بالا سمت چپ همین نوشته بنویسید.) 
برای آگاهی بیشتر: 1. ویل کاکس، روت ترنر. تاریخ لباس. ترجمهی شیرین بزرگمهر. توس، چاپ چهارم، 1386 2. یارشاطر و دیگران. پوشاک در ایران زمین. ترجمهی پیمان متین. امیرکبیر، 1382 3. فرانک، ایرن و براونستون، دیوید. جاده ابریشم. ترجمهی محسن ثلاثی. سروش، 1376 
The Persians, based in what is now Iran, ruled an empire in the 6th century bc that included most of the Middle East and Egypt. They introduced two garments to the history of clothing: trousers and seamed fitted coats, both probably first made from animal skins. People who rode horses valued trousers for use when astride, and in that capacity trousers spread to China and India, as well as to the Celtic peoples of northern Europe. (more) (Report in Encarta, Clothing) |