سازمانبندی نوشتههای غیرداستانی مانند نوشتههای داستانی از کوچکترین واحد نوشتاری، یعنی جمله، آغاز می شود. جمله مجموعهای از واژگان است که پیامی را از گوینده به شنونده یا نویسنده به خواننده میرساند. (گاهی جمله فقط از یک واژه درست میشود، مانند «آتش» به معنای شلیک کردن) جمله ممکن است خبری را بیان کند، چیزی را بپرسد، انجام دادن کاری را بخواهد یا احساسی را بیان کند. نمونه الف) آریوبرزن، سردار نامی ایران، در برابر سپاهیان اسکندر مقدونی پایداری کرد. (خبری) ب) چه کسی نخستین رایانهی شخصی را ساخت؟ (پرسشی) پ) چند راه کار برای پیشگیری از کمردرد پیشنهاد کنید. (امری) ت) چه روز خوبی و چه هوای نکویی! (عاطفی) ساختار جملهی خبری به چهار شیوهی زیر است: 1. جملهی اسنادی: مسندالیه + مسند+ فعل مسندالیه(نهاد)چیزی یا کسی است که پیرامونش خبری میدهیم و مسند(گزاره) خبر یا دانستنی است که به مسندالیه باز میگردد. نمونه الف) هوا تاریک است. هوا مسندالیه است، یعنی چیزی که تاریکی به آن باز میگردد. تاریک مسند است، یعنی چیزی که دربارهی مسندالیه گفته میشود . ب) برگها کارخانههای غذاسازی گیاهان سبز هستند. کارخانهی غذاسازی گیاهان سبز، مسند و برگها مسندالیه است. پ) قورباغه، وزغ و سمندر از دوزیستان هستند. قورباغه، وزغ و سمندر ، همگی مسند و دوزیستان مسندالیه است. 2. جملهی متعدّی: فاعل + مفعول + متمم + فعل جملهای که فعل متعدّی(گذرا) داشته باشد، به مفعول نیاز دارد، اما میتواند متمم(مفعول باواسطه) نداشته باشد. متمم که با حرف اضافه به جمله میپیوندد، نکتهای را به مفهوم فعل میافزاید. متمم میتواند قید زمان، قید مکان، قید حالت یا بیان کنندهی مقدار چیزی یا ابزار انجام دهندهی کاری باشد. نمونه الف) اسحاق نیوتن تلسکوپ بازتابی را اختراع کرد. اسحاق نیوتن ، فاعل و تلسکوب بازتابی، مفعول است. ب) هوشنگ کتابها را به مدرسه برد. به مدرسه ، متمم است و جای رخدادن فعل را روشن میکند. پ) جانورشناسان خفاشها را بر پایهی اندازه در دو گروه خفاشهای بزرگ میوهخوار و خفاشهای ریز، جای دادهاند. متمم این جمله، چگونگی ردهبندی را روشن میکند. 3 . جملهی مجهول: مفعول + متمم + فعل هنگامی از ساختار جملهی مجهول بهره میگیریم که اهمیت مفعول از فاعل بیشتر باشد یا ندانیم چه کسی آن کار را انجام داده است. در این صورت، مفعول به جای فاعل جای میگیرد. نمونه الف) کهنترین فرش جهان زیر یخهای منطقهی پازریک، در مرز مغولستان، کشف شد. ب) زیردریاییهای مجهز به اژدرافکن در هر دو جنگ جهانی برای غرق کردن کشتیها به کار گرفته شدند. پ) سازمان ملل در سال 1945 با هدف پشتیبانی از صلح و امنیت جهانی و فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و انسانی، بنیان گذاری شد. 4 . جملهی لازم: فاعل + متمم + فعل جملهای که فعل لازم(ناگذرا) داشته باشد به مفعول نیاز ندارد، اما میتواند متممهای گوناگونی داشته باشد. نمونه الف) ستارهی دریایی با کمک مکندههایش به هر سویی جابهجا می شود. ب) گدازههای داغ و مذاب درون زمین از راه آتشفشانها به سطح زمین میریزند. پ) زمین هر 24 ساعت یکبار به دور محور فرضی خود میچرخد. جملههای پرسشی اغلب درست مانند جملهی خبری هستند. فقط در آغاز آنها واژهی «آیا» آورده میشود. گاهی برای ساختن جملهی پرسشی از واژههای پرسشی مانند چهکسی، چگونه، کجا، چه هنگام، کدام یا چه، که و کی بهره میگیریم. در این صورت، هر کدام از این واژهها به جای مسند، مفعول یا متمم مینشیند.(گاهی جمله فقط با تغییر آهنگ کلام، پرسشی میشود) نمونه الف) چگونه میتوان مخترع یا کاشف بزرگی شد؟ ب) در چه ماههایی بیشترین بارندگی رخ میدهد؟ پ) چرا سمندر عینکی را به این نام میخوانند؟ ت) بزرگترین و کوچکترین سیارهی منظومهی خورشیدی کدام است؟ گاهی جملههای خبری ظاهری پرسشگونه دارند، اما چیزی را از خواننده یا شنونده نمیپرسند. توجه داشته باشید که نشانهی پرسش را در پایان این جملهها به کار نمیبریم. نمونه الف) هنوز به درستی نمیدانیم چرا دایناسورها نابود شدند. ب) بسیاری از خود میپرسند چگونه میتوانیم این راز را کشف کنیم. جملههای ساده و پیوسته جملههایی که تا کنون برای نمونه آمد، جملههای سادهای هستند که همگی یک فعل دارند و مفهوم روشنی را بیان میکنند. جملههای ساده با حرفها یا عبارتهای ربطی، مانند و، که، بلکه، تا، پس، زیرا، یعنی یا اما، به هم پیوست میشوند. در این صورت، برخی از اجزای جمله به قرینه حذف میشود. نمونه الف) انرژی توانایی انجام دادن کار است.(یک جملهی ساده) ب) این رودها آب مورد نیاز مردم را فراهم میکنند و برای تولید برق بهرهبرداری میشوند. پ) سطح رویی زبان، برجستگیهای کوچکی به نام پرز دارد که به گرفتن غذا و جابهجایی آن هنگام جویدن کمک میکنند. ت) خزندگان جانوران خونسردی هستند، یعنی دمای بدن آنها با تغییر دمای محیط بالا یا پایین میرود. ث) پرتو ایکس فقط برای نگاه کردن به درون بدن به کار نمیرود، بلکه برای بررسی درون برخی دستگاهها نیز سودمند است. ج) قدرتهای خارجی به چین فشار آوردند تا مرزهایش را به روی بازرگانان بگشاید. چ) اکنون سه پنجم از جمعیت ایرلند در شهرهای بزرگ زندگی میکنند، زیرا احتمال پیدا کردن کار در آنجا بیشتر است. ح) دریانوردان زیادی به سوی سرزمینهای ناشناخته روان شدند، اما بسیاری هرگز بازنگشتند. در برخی کتابهای دستور زبان فارسی، جملههای پیوسته را نیز جملهی مرکّب دانسته و با عنوان جملهی مرکب هم پایه معرفی کردهاند. در تعریف جملههای هم پایه آمده است که اگر پیوند بین آنها برداشته شود، هر کدام جملهی مستقلی باشند. جملههای مرکّب و وابسته گاهی برای بیان یک مفهوم از دو یا چند جمله بهره میگیریم که هر کدام به تنهایی مفهوم روشنی را بیان نمیکنند، بلکه به هم وابستهاند. (این جملهها را مرکّب ناهم پایه نیز گفتهاند) نمونه الف) هنگامی که مهاجران انگلیسی به استرالیا آمدند، شمار بومیان بیش از 300 هزار نفر بود. ب) واحهها در جاهایی به وجود میآیند که یک سفرهی آب زیرزمینی بر سطح زمین جریان پیدا کند. پ) ایرانیان نخستین مردمانی بودند که شلوار و کت پوشیدند. ت) هنگامی که نور از چیزی به چشم ما میرسد، آن را میبینیم. ث) اگر کسی به خون نیاز داشته باشد، باید خون سازگار با گروه خونیاش را به او منتقل کرد. ج) چون زلاندنو میلیونها سال از بخشهای دیگر خشکی جدا بوده است، حیات وحش ویژهای دارد. در برخی جملههای مرکّب، یک جمله خود توضیحی برای اجزای جملهی دیگر است. نمونه الف) کتاب قانون، که یک دانشنامهی پزشکی است، دستکم 86 بار در اروپا چاپ شده است. ب) لشکریان صلاحالدین ایوبی توانستند در جنگ بزرگی، که در سال 1187 میلادی در حطین رخ داد ، صلیبیها را شکست بدهند. ت) این فرآیند، که فتوسنتز نامیده میشود، در بخشهای کوچکی به نام کلروپلاست رخ میدهد. ث) یونانیان باستان به غیبگوی پرستشگاه دلفی، که با خدای خورشید ارتباط داشت، بسیار توجه داشتند. ج) وقایع اتفاقیه، که با پشتیبانی امیرکبیر منتشر میشد، از روزنامههای مهم دورهی قاجار بود. چ) حلزون مسیر خود را با مادهی لزجی، که از غدههای جلوی بدنش بیرون میآید، لغزنده میکند. گاهی بهتر است جملهی توضیح دهنده در پایان جملهی دیگر بیاید. این ساختار بهویژه هنگامی مناسب است که جملهی توضیح دهنده بسیار دراز است. نمونه الف) حلزون مسیر خود را با مادهی لزجی لغزنده میکند که از غدههای جلوی بدنش بیرون میآید. ب) خاورمیانه به مجموعهای از کشورهایی گفته میشود که در جنوب غربی آسیا، بین آفریقا و اروپا، جای دارند. پ) این جلگهها از رسوب خاکهای ی پدید آمدهاند که رودها ط ی میلیونها سال با خود آوردهاند. ت) یکی از سردارانی را برگزیدند که در جنگها بیش از همه زخم برداشته بود. گاهی توضیحی که برای اجزای جمله میآید، ساختار جملهی کامل را ندارد، اما مفهوم کاملی را میرساند. این گونه عبارتها را بدل یا وابستهی اسم میگویند. نمونه الف) به فرمان آشوبانیپال، فرمانروای آشور، زمینهای کشاورزی عیلامیها را با شوره مخلوط کردند تا دیگر گیاهی در آنها نروید. (فرمانروای آشور، بدل یا وابستهی اسم است) ب) مسلمانان در سال 711 میلادی توانستند آندُلس، بخش جنوبی اسپانیا، را از فرمان ویزگوتها، گروهی از بربرهای اروپا، بیرون کنند. ت) جان یات، شیمیدان آمریکایی، در دههی 1860 میلادی نخستین پلاستیک را ساخت. ث) آبورجینها، بومیان استرالیا، سازی به نام دیدگریدو مینوازند. ج) سوراخهای ریزی، به نام روزنه، بر سطح برگها وجود دارد. توجه داشته باشد که به کار بردن چند بدل در یک جمله باعث دوری از سادهنویسی و گاهی سر درگمی خواننده میشود و باید از آن پرهیز شود. برای مطالعهی بیشتر دستور زبان فارسی، پرویز ناتل خانلری، انتشارات توس، چاپ بیستم، 1384
حق نشر کاغذی و الکترونیک برای جزیره دانش محفوظ است |