نقاشی همواره به هنرمندان کمک کرده است که دقیق مشاهده کنند و دیدگاهشان را در تابلوهای خود بازتاب دهند. با وجود این، بهرهگیری از نقاشی به عنوان ابزاری برای کمک به گسترش و تثبیت مفاهیم پیچیده در آموزش علوم کمتر مورد توجه بوده است. در این مقاله، ما دلایل بهرهگیری از هنر به عنوان ابزاری برای عمق بخشیدن به مفاهیم علمی و برخی از لوازم ضروری برای پدید آوردن یک تجربهی آموزشی موفق را بر میشماریم. ارتباط علم و هنر علم و هنر اغلب دو زمینهی بسیار متفاوت(و حتی مخالف) معرفی میشوند. اغلب افراد هنر را به عنوان حس و حالی خلاقانه مینگرند و علم را به صورت زمینهای مبتنی بر حقایق و دانستنیهای علمی توصیف میکنند که با پیمودن گام به گام روش علمی به حل مسائل میپردازد. این نوع نگاه به علم، خلاقیت فطری را در علم مدنظر قرار نمیدهد و برعکس آن چه که ممکن است تصور شود، کمک نمیکند دانش آموزان علم را به عنوان دستاورد کوشش پیگیر بشر نگاه کنند. انجمن پژوهشهای ملی آمریکا(NRC) در استانداردهای ملی آموزش علوم، علم را فعالیتی کاوشگرانه تعریف کرده است. علاوه بر آن، علم به عنوان دستاورد کوشش بشری مورد تاکید قرار گفته و شیوههایی پیشنهاد شده است که در کنار اجرای استانداردها، بر تغییر شیوهی آموزش علوم تاکید میکنند. بهرهگیری از حس و حال هنری در آموزش علوم، باعث تقویت تواناییهای دانشآموزان در انتقال یافتههای علمی، معرفی علم به عنوان شیوهای برای توضیح پدیدهها و تسهیل انتقال دیدگاهشان به جامعه و همکلاسیهایشان میشود. تلفیق نقاشی با مفاهیم جانورشناسی یکی از نویسندگان این مقاله (جان باچر) درباره بهرهگیری از نقاشی در انتقال مفاهیم جانور شناسی مطالعه کرده است. دانش آموزان مورد مطالعه او بین 7 تا 12 سال سن داشتند و مطالعهی حشرهها بخشی از برنامهی کلاسی آنان بود. دانشآموزان حشرهها را در محل زندگی طبیعی آنها یافتند، کتابهای مناسبی را که درباره حشرهها در دسترس بود، مطالعه کردند، شماری از حشرههایی را که درون شیشههای مربا جمع آوری شده بود، بررسی کردند(حشرهها پس از مطالعه به طبیعت بازگردانده شدند) و برخی را نیز زیر ذرهبین و میکروسکوپ مشاهده کردند. مطالعه و بحث درباره ردهبندی، چرخهی زندگی و چگونگی شناسایی حشرهها نیز در برنامهی فعالیتهای دانشآموزان قرار داشت. دانشآموزان به عنوان بخشی از این مطالعه، حشرهای را انتخاب میکردند که دوست داشتند دربارهی آن بیاموزند. آنان از منابعی مانند کتابهای علمی، حشرههای زندهای که گردآوری شده بود، نمونههایی از حشرههای خشک شده و پوستر و عکس استفاده کردند تا تصویر دقیقی از حشره دلخواه خود طراحی کنند. سپس مشغول کار خود شدند. کیفیت و جزئیات طراحیهای آنان شگفتانگیز بود. هنگامی که دربارهی این فرایند از دانشآموزان پرس و جو شد، سخنان یکی از آنان روشن کرد که نقاشی چگونه میتواند به درک عمیق مفاهیم علمی کمک کند:" وقتی چیزی را طراحی میکنیم، از آن چیز خوشمان میآید و مثل این که مال ما میشود. در واقع، شما دقت میکنید و چیزهایی را طراحی میکنید که به آنها علاقه دارید." پژوهش مشابهی روی بچههای کودکستانی و پیشدبستانی انجام شد. بچهها از راه تجربههای گوناگون آگاهی بیشتریبه نامهای حشرهها، شکل و ظاهر، حرکات، صداها و رژیم غذایی آنها پیدا کردند. نقاشیهای آنها با همدیگر تفاوت داشت و هر کدام نمایانگر تجربهها و درک آنان از جانوران بود. دانشآموزان همان طور که دربارهی حشرهها بیشتر میآموختند، نقاشیهایشان افزایش دانش و علاقه آنها را به جانور خاصی به خوبی نشان میداد. پیشنهادهای زیر به تلفیق موفقیتآمیز نقاشی با آموزش علوم کمک میکند: • به دانشآموزان حق انتخاب و مالکیت بدهید. • نقاشی را با تجربههای آموزشی خاصی که داشتهاید، پیوند بزنید. • منابع مناسب را فراهم آورید. • برای دانشآموزان خود، سرمشق باشید. حق انتخاب و مالکیت هر دانشآموزی علاقههای خاص خودش را دارد. زمانی که برای جهتدهی به فعالیت آموزشی، حق انتخاب وجود داشته باشد، آنان با پشتکار بیشتری وارد میدان میشوند. ما در پژوهشهای خود به دانشآموزان فرصت دادیم، حشره مورد نظر خود را در طبیعت پیدا کنند، آن را زیر نظر بگیرند و دربارهی آن بیاموزند. یا این که با بررسی کتابها و منابع دیگر، حشره مورد علاقهی خود را انتخاب و طراحی کنند. برخلاف برخی فعالیتهای کلاسی که در آنها همهی بچهها به یک چیز دست مییابند، این فعالیتها بر پایهی علاقهی دانشآموزان انجام میشد و نقاشیها و شیوهای که دانشآموزان برای معرفی حشرهها استفاده میکردند، متنوع بود. بنابراین، چون هر یک از دانشآموزان نقاشیهای منحصر به فردی رسم میکردند، رقابت میان آنان کاهش یافت. دانشآموزان مورد مطالعهی ما نگران این نبودند که یکی از همکلاسیهایشان بتواند یک حشره را بهتر از آنان طراحی کند. یکی دیگر از مولفههای دادن حق مالکیت به دانشآموزان، از علاقهی طبیعی آنان به نقاشی به عنوان ابزاری برای برقراری ارتباط بهره میگیرد. بیش تر بچهها نقاشیکردن را دوست دارند. هنگامی که به دانشآموزان گفته شد که نقاشیهایشان بیرون از کلاس و در سالن مدرسه به نمایش گذاشته میشوند، شور و شوق آنان بسیار دیدنی بود . آنان سخت کار میکردند، به جزئیات دقت میکردند و از کار خود لذت میبردند. علاوه بر این، از دانشآموزان خواسته شد آنچه را که در طول روز با آن رو به رو میشوند، طراحی کنند. همواره ابزارهای گوناگونی در اختیار آنان بود: مداد رنگی، رنگ، مداد شمعی و انواع کاغذ. از آنان خواسته شد، برنامهی یک روزشان، آن چه که طی پیاده روی مشاهده میکنند یا نسخهی تصویری دستو کار یا قانونهای یک بازی را تهیه کنند. وقتی چیزی بچهها را به هیجان میآورد، آن را کند و کاو میکنند. این یک میلی ذاتی برای نشان دادن آن احساس است. برای مثال، هنگامی که معلمی چند جوجه اردک را به کودکستان برد، یکی از بچهها بیدرنگ قطعهای کاغذ و یک مداد برداشت و به طراحی جوجه اردکها مشغول شد. نقاشیهای بچهها را میتوان در قالب یک روزنامهی دیواری تنظیم کرد و پدر و مادر را از تجربههایی آگاه کرد که بچه ها طی هفته انجام میدهند. بچهها در این روزنامهها آن چه را آموختهاند، بازگو و آن چه را دوست دارند، طراحی میکنند. پیوند علم و هنر دانشآموزان مورد مطالعهی ما، زمان بسیاری را برای آموختن دربارهی حشرهها صرف کرده بودند و معلم آنان فقط نقش یک راهنما را داشت. آنان حشرههای گوناگونی را در محل زندگیشان پیدا کرده و مشاهدههای صحرایی خود را یادداشت کرده بودند. سپس در بحثهای کلاسی یافتههای خود را با همکلاسیهایشان در میان گذاشته بودند. دانشآموزان از راه خواندن، مشاهده کردن و بحثهای کلاسی، درباره گونه، ویژگیها و جای زندگی حشرهها چیزهایی آموختند و از حقایق جالبی آگاه شدند. همچنین به نقش مهم حشرهها در جهان ما پی بردند. هنگامی که از دانشآموزان میخواستیم حشرهای را انتخاب و طراحی کنند، تجربههای آموزشی آنان نه تنها برای آن فعالیت آمادهشان کرده بود، بلکه اشتیاق آغاز به کار را نیز در آنان افزوده بود. طراحی حشرهها، شیوهی خلاقانهای است که دانشآموزان میتوانند میزان درک خود را با آن نشان دهند. بیش از آغاز طراحی، از دانشآموزان خواسته میشد بخشهای پیکری یک حشره را مشخص کنند. به علاوه، از آنان میخواستیم دربارهی نقاشی خود، به عنوان شیوهای برای نشان دادن همهی جزئیاتی که در یک طراحی الگو مشخص شدهاند، فکر کنند. هدف از این فعالیت و نشان دادن الگو (نقاشی چاپ شده در یک کتاب کمک آموزشی) تقویت آموختههای دانشآموزان و کمک به دانش آموزانی بود که بخش های گوناگون پیکر یک حشره را می شناختند ، اما نام آن ها (سر ، شکم و شش پا) را نمیدانستند. این فعالیتها تجربهی آموزشی مستقیمی را نیز به همراه داشت: دانشآموزان انگشتان، دستها و چشمهای خود را به کار میگرفتند تا خواندن و گوش کردن را با مشاهدههای خودشان پیوند بزنند. برای مثال، در اغلب موارد یک دانشآموز برای طراحی یک حشرهی خاص، نظرهایی داشت که از مشاهدههایش در صحرا ناشی میشدند، اما پس از آن، میخواست از منابع تکمیلی استفاده کند تا درستی یا نادرستی نظرهایش را بررسی کند. بچهها اغلب میزان درک و فهمشان را با نقاشی بهتر از سخن گفتن یا نوشتن بروز میدهند. به علاوه، وقتی آنان طراحی میکنند، در جزئیات برداشتها و یافتههای خود غرق میشوند. با بررسی نقاشیهای آنان میتوانید میزان رشد درک و فهمشان را ارزیابی کنید. برای مثال، بسیاری از بچهها برای حشرهها صورت انسانی ترسیم میکنند. وقتی دانشآموزان پیش و پس از یک تجربه، نقاشی میکشند میتوان از نقاشی برای ارزیابی میزان درک آنان بهره گرفت. بری مثال، یک دانشآموز در دومین طراحی خود از یک حشره، علاوه بر ویژگیهای بالها، سر و شاخکها، جزئیات بیشتری به آن میافزاید. به علاوه، وقتی او در کلاس دربارهی نیش زنبور چیزهایی میآموزد، جزئیات بیشتری را از نیش زنبور در نقاشی خود میگنجاند. ویژگیهای دیگر، مانند طول نسبی پاهای قورباغه و لاکپشت و جزئیات پاهای لار و پروانه، در طراحی بچهها از جانوران، منعکس میشود. فراهمکردن منابع مشاهده دقیق طبیعت یک نکته است، ثبت آن مشاهدات روی کاغذ ، نکته ای دیگر . طراحی و نوشتن دانش آموزان را تشویق می کند ، درباره آن چه که باور دارند ، عمیق تر فکر کنند . این فرایند راه را برای آنان باز می کند تا یک نظر یا مفهوم را بررسی و کندوکاو کنند . در این هنگام پرسش های زیادی در ذهنشان شکل می گیرد: چند تا پا دارد؟ آیا پاها مو دارند؟ آیا آن حشره شاخک دارد؟ چشم آن حشره به چه چیزی شباهت دارد؟ دانشآموزان برای پیدا کردن پاسخ پرسشهایی که هنگام انجام این فعالیتها بر ایشان پیش میآید، به منابع گوناگونی نیاز دارند. دانشآموزان مورد مطالعه ما علاوه بر حشرهها و دیگر جانوران زنده، منابع دیگری در اختیار داشتند که برای پیدا کردن پاسخ کنجکاویهایشان به آنان کمک میکردند: کتابهایی که از عکسهای حشرهها و جانوران پر بودند و ابزارهایی مانند ذرهبین. سرمشق بودن معلم وقتی معلم همراه بچهها در طبیعت کاوش و فعالیتهای آنان را رهبری میکند، سرمشق مشاهدهی دقیق قرار میگیرد. وقتی دانشآموزان حشرههای انتخابی خود را طراحی میکنند میتواند سرمشق آنان باشد. در مطالعهی ما، معلمان به اندازهی دانشآموزان در آموختن دربارهی حشرهای که انتخاب کرده بودند و طراحی حشرهی انتخابی با استفاده از همان اطلاعات، فرایندها و منابعی که دانشآموزان در اختیار داشتند، درگیر بودند. وقتی دانشآمزوان دیدند، معلمشان نیز مشغول انجام همان فعالیتی است که آنان انجام میدهند، اطمینان پیدا کردند که فعالیت آنها کار مهم و با ارزشی است و معلم آنان هنگامی که مشغول آموزش آنان است، خود نیز در حال یادگیری است. نتیجهگیری تجربههای ما نشان داد که چگونه از هنر و نقاشی میتوان به عنوان ابزاری برای عمق بخشیدن به درک دانشآموزان بهره گرفت. همان طور که تکیه بر نوشتن برای آموختن، به عنوان ابزاری برای عمق بخشیدن به درک و فهم دانشآموزان مطرح میشود، نقاشی نیز ابزار دیگری است که از راه آن میتوان دانشآموزان را به تفکر عمیق دربارهی آنچه که میدانند و آن چه که مشاهده کردهاند، تشویق کرد. پرسشهایی که هنگام انجام این فرایند جلوه میکنند، ثابت می کند که میتوان از نقاشی برای برانگیختن کنجکاوی بهره گرفت. با نقاشی نه تنها دانشآموزان پاسخ پرسشهای خود را پیدا میکنند، بلکه خلاقیت خود را نیز نشان میدهند. انسانها اغلب با بیان عباراتهایی مانند "من ریاضیدانم" یا "من در زمینه هنر تواناییهایی دارم"، دانش و تواناییهای خود را محدود جلوه میدهند. ما به عنوان یک آموزشگر، این برچسبها را میشناسیم و ممکن است از آنها برای محدود کردن آنچه که دانشآموزانمان باور دارند "مناسب" آن هستند، و سرانجام آن را بر میگزینند، استفاده کنیم. اما با بهرهگیری از هنر به عنوان ابزری برای کندو کاو علمی می توانیم چشمانداز دانشآموزانمان را گستردهتر سازیم تا اندیشمندتر و به تواناییهای خود آگاه تر شوند. هنگامی که در جریان انجام فعالیتها پرسشهایی پیش میآید، دانشآموزان یاد میگیرند چگونه پاسخ پرسشهای خود را پیدا کنند و چگونه از هنر برای انتقال آن چه که آموختهاند، بهره گیرند. دانشآموزان از راه این تجربههای هنری، علم را به عنوان یک کوشش انسانی که از خلاقیت انسان بهره میگیرد تجربه میکنند. در نتیجه علم و هنر را به عنوان دو زمینهی مخالف یکدیگر تلقی نمیکنند. وقتی دانشآموزان خود را هنرمند، دانشمند و انسانهایی میبینند که از قید برچسبها آزادند، جامعه از فایدههای تجلیهای هنری بهره میبرد. نکات ایمنی دانشآموزان باید هنگام دست زدن حشرهها و جانوران نکات ایمنی را رعایت کنند. برای این کار معلم باید از اطلاعات ویژه و ضروری دربارهی جانوران و حشرههایی که دانشآموزان با آنها رو به رو میشوند، آگاه باشد. او باید قانونها و روش کار با جانوران و حشرهها را به بچهها آموزش دهد. برای مثال، دانشآ,وزان هنگام دست زدن به یک حشره، باید دستکش داشته باشند و دقت کنند به حشره یا جانور آسیبی وارد نشود. در پایگاه اینترنتی www.scilinks.org اطلاعات سودمندی دربارهی حشرهها و چگونگی نگهداری از آنان عرضه شده است . پس از ورود به این پایگاه، واژهی " Guest" را انتخاب کنید تا به شما اجازه عبور داده شود. سپس رمز "SC0101 "را وارد کنید. بچهها باید بدانند که بهتر است صبح زود به گردآوری حشرهها بپردازند. در این زمان، این جانوران خونسرد، آهستهتر حرکت میکنند. همچنین حشرههای گزنده از فاصلهی دور مطالعه شوند یا نمونههای خشک شدهی آنها تهیه و زیر ذرهبین مشاهده شوند. به بچهها بگویید تا زمانی که یک بزرگسال بی خطر بودن عنکبوتی را تشخیص نداده است، به آن دست نزنند. گردآوری حشرهها با یک فنجان پلاستیکی و یک تکه مقوا امکانپذیر است. بچهها با دقت حشره را به درون فنجان میکشند و با مقوا دهانهی فنجان را میپوشانند. پس از مشاهده، حشرهها را به طبیعت باز گردانید. منبع: Science and Children, January 2001 www.nsta.org Scienee and Children,January 1995 www.nsta.org 
آموزش نقطهای است که متقاعد میشویم به اندازهای کودکانمان را دوست داریم که آنان را از جهان خودمان ترد نمیکنیم یا آن قدر آنان را محدود نمی کنیم که توان پذیرش چیزهای نو را نداشته باشند، بلکه آنان را برای نوسازی جهان کنونی آماده میکنیم.(Hannah Arendt) |